حامد بهداد؛ نگین بازیگری دهه 80 سینمای ایران
|
|
حامد بهداد؛ نگین بازیگری دهه 80 سینمای ایران
مجله سی نت: حامد بهداد در فیلم سینمایی "لطفا مزاحم نشوید" سیمایی تازه از خود و تصویری تاثیرگذار از تواناییهایش ارائه داده است.
حامد بهداد در این سالها تنها یکی از مهمترین بازیگران سینمای ایران نبوده، موضعگیریهای تند و تیز و غیرمتعارف و رفتارهای گاه غریبش از او سیمایی ساخته که برای عدهای محبوب است و برای گروهی دیگر آزاردهنده. در جامعهای که فروتنی و تواضع امتیاز است اعتماد به نفس بیش از اندازه حامد بهداد سرمنشاء ماجراها و حاشیههای بسیار بوده است.
اما بهداد فارغ از این موضعگیریها همچنان بر مداری میچرخد که خود میخواهد، از سویی به دلبستگیهایش در حوزه موسیقی و عکاسی میپردازد و از طرفی در فیلمهایی بازی میکند که گاه ارتباط مستقیم با هم ندارند، چگونه میتوان توجیه کرد بازیگر "نیمه پنهان"یا "تسویه حساب" در "محاکمه در خیابان" بازی کند یا سر از "کسی از گربههای ایرانی خبر نداره" در بیاورد؟ نبوغ انکار ناپذیر او در بازیگری است که با وجود اخلاق غریبش این اعتماد را در کارگردانهایی مثل عباس کیارستمی و مسعود کیمیایی به وجود میآورد که تجربه همکاری با بهداد را از دست ندهند.
حامد بهداد مثل هر بازیگر باهوشی نیاز به همراهی و همفکری کارگردانی درجه یک دارد، زمانی که تصمیم میگیرد تجربهگرایی را از سر بگذراند نتیجه این میشود که نام و اعتبارش را در فیلمهایی هزینه میکند که نه تنها به کارنامه حرفهای اش نکتهای اضافه میکنند بلکه تواناییهایش را هم نشان نمیدهند. بهداد که از بازیگری لذت میبرد هنوز آن قدر سختگیر نشده که لذت تجربه نقش کوتاه را به بازی در نقش اول واگذار کند اما باید حد و مرزی برای این تجربه کردن قائل باشد.
این روزها میتوان بازی متفاوت حامد بهداد را در اپیزودی از فیلم سینمایی "لطفا مزاحم نشوید" به کارگردانی محسن عبدالوهاب دید، بازی در فضایی واقعگرا و مستندگون باعث شده آنچه از بازی بهداد در ذهن داریم کنار بگذاریم و شاهد این باشیم که او چه خوب در دل فضای واقعگرای فیلم جای گرفته است. او که متهم میشود به اغراق در بازی، در این نقش کوتاه فرصت داشته تا در قالب مردی جوان و شکست خورده ظاهر شود. مردی که تکهای از پازلی است که تصویر کلی شهر تهران و ساکنانش را مقابل دیدگان مخاطب ترسیم میکند. حامد بهداد که معمولا تصویری از عصیان و ناآرامی را در بازیهایش متبلور کرده این بار بازی در سکوت را به خوبی نشانمان میدهد.
حرکات، نوع دیالوگگویی، حتی فیزیک و گریم بهداد در این فیلم متناسب با سیمای تازهای است که کارگردان از این بازیگر ارائه میدهد، بهداد با هوشمندی رفتارهای آشنای خود را حذف و به قالب شخصیت نزدیک میشود. یکی از امتیازهای بازی بهداد در این فیلم استفاده درست از میمیک است. رنج و استیصال مرد را نه فقط در موقعیت سختی که در آن گرفتار شده که در چهره و چشمهای بهداد میتوان دید.
بازیگری که در فیلمهای "روز سوم"، "کسی از گربههای ایرانی خبر نداره"، "هفت دقیقه تا پائیز" و نمونههایی از این دست نشان داده که رمز و راز برونگرایی در بازی را خوب میداند و در "لطفا مزاحم نشوید" مانند "هر شب تنهایی" با حذف نشانههای بیرونی تبحرش در بازی درونگرا را نشان میدهد. حامد بهداد را میتوان مهمترین بازیگر دهه 80 سینمای ایران دانست. بازیگری که ویژگیهای ظاهری ستارههای این سینما را ندارد اما با ممارست در حرفهاش به محبوبیت رسیده است.
بازیگری که با وجود اخلاق متفاوت و تعلق نداشتن به گروه و باند خاص هوادار دارد، تواناییاش را به کارگردانهای این سینما ثابت کرده و تعداد قابل توجهی نقش ماندگار از خود به یادگار گذاشته است. کدام بازیگر جوان به اندازه بهداد نقش خاطرهانگیز در کارنامه دارد؟ کدام بازیگر به اندازه او در جشنواره فیلم فجر بیمهری دیده اما از سوی تماشاگران و منتقدان دیده و تحسین شده است.
دهه 80 دوران افول ستارههای چشم روشنی است که میخواستند گیشهها را تصاحب کنند، ستارههایی که با وجود ادعاهایشان یا از سینما و بازیگری فاصله گرفتهاند، یا درگیر پروژههایی شدهاند که فقط برای فروش ساخته شدهاند. حامد بهداد در کمتر از یک دهه تعدادی از بهترین تجربههای بازیگری سینمای ایران را به نام خود ثبت کرده و این برای یک بازیگر امتیاز بزرگی است.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
در پي نامه سرگشاده «حامد بهداد»
واكنش منتقدان به صحبتهاي «حامد بهداد» درباره منتقدان
مجله سی نت: در پي نامه سرگشاده «حامد بهداد» منتقدان و نويسندگان سينمايي به صحبتهاي وي درباره منتقدان سينمايي واكنش نشان دادند.
در پي اظهار نظر «حامد بهداد» در مورد منتقدان سينمايي در قالب يك نامه سرگشاده كه در بخش فرهنگي فارس نيز انعكاس يافت، در گفتو گو با گروهي از منتقدان و نويسندگان سينمايي، نظرات آنان را درباره اين نامه جويا شديم.
«حسين سلطانمحمدي» منتقد سينما در اين زمينه به فارس گفت: سينما يك كار گروهي است و وظيفه يك رسانه كاملاً روشن است. رسانهها كالاي فرهنگي را به جامعه معرفي ميكنند، سهم عمدهاي در اطلاعرساني دارند و به نظر من بايد حرمت همه افراد نگه داشته شود، رسانهها سهم دارند چرا كه كالا را معرفي ميكنند و در كنار آن ايجاد شناخت ميكنند و اگر قرار باشد حرمت آنان حفظ نشود، رابطهها هم شكسته ميشود چرا كه همه لازم و ملزوم هم هستيم.
وي در ادامه افزود: ما به اندازه دانش خود نقد ميكنيم و پيشنهاد ميدهيم و همان طور اين كالا جلو ميرود. اگر به ما اعتماد داشته باشند نقد را ميخوانند و استفاده ميكنند. بديهي است كه ما در نقد با كسي تعارف نداريم و منتقدان هميشه سختگير هستند و در جامعه اين طور است كه خيلي بازيگران به نقد اهميت نميدهند، همان طور كه بعضي نشريات عكس اين بازيگران را چاپ ميكنند و آنها را معرفي ميكنند و كالا عرضه ميشود كه اين يك امتياز مثبت است. بازيگران هم اين امتياز را به ما بدهند تا به نقد كشيده شوند و در كارهاي آتي، اشكالاتشان را بر طرف كنند. اگر «حامد بهداد» به نقد كشيده شده، بايد خيلي ممنون باشد كه توسط منتقدان ديده شده و حالا در نقد ميتواند اظهارنظر براي خوش داشته باشد، نه اينكه توهين و بي احترامي كند.
سلطان محمدي اظهار داشت: امسال اگر ما منتقدان نبوديم «درباره الي...» به اسكار راه پيدا نميكرد. ما شمشير دو لبه هستيم و «حامد بهداد» هم به ما نياز دارند.
«حسن معظمي» روزنامهنگار و منتقد سينما نيز گفت: فعالان عرصه رسانه به خصوص رسانههاي هنري و به خصوص بازيگران، اگر به تخصص ، سطح كار، نوع كار و دانش كار خود اعتقاد دارند، هيچگاه نبايد نگران نقد شدن كار خود و بازيهايشان در آثار هنري باشند، در غير اينصورت هيچيك از خصوصيات ياد شده را نميتوانند داشته باشند.
وي در ادامه افزود: در همه جاي دنيا بازيگران حرفهاي، صاحب سبك و داراي رتبه هنري همواره از نقد كار خود، ولو اين كه موردپسند آنان نباشند، استقبال ميكنند. حال اگر هنرمندي خارج از اين دايره عمل كند، بديهي است كه نميتواند به آن بازيگر، هنرمند و يا فعالان صاحب عرصهها، حرفهاي اطلاق كرد.
معظمي در ادامه اظهار داشت: به نظر ميرسد كه بازيگران جوان تلويزيون ميبايست در مسير حرفهاي شدن و ارتقاي رفتار اجتماعي متناسب حرفهاي كه در جامعه به آن ميپردازند، حركت كنند. انتظار ميرود هنرمندان الگوي رفتار و منش فرهنگي با روايت و قواعد حرفهاي باشند.
«طهماسب صلحجو» منتقد سينما نيز گفت: جملاتي كه آقاي «حامد بهداد» در يادداشت خود به كار برده صحيح نيست.
اما «محمدتقي فهيم» منتقد اظهار داشت: اين اتفاق را ميتوان از دو جنبه مورد بررسي قرار داد. يكي اين كه به نظر من «حامد بهداد» بايد رعايت همه جوانب را ميكرد و نسبت به نقد وامداري ميكرد.نقش منتقدان در ارتقاي سينما غير قابل كتمان است و «حامد بهداد» كمي بي انصافي كرده است.
وي ادامه داد: اما جنبه دوم اين است كه «مجله فيلم» در طي سالهاي گذشته نسبت به سينماي ايران كمي بي مهري كرده است و بازيگران جوان را هم حمايت نميكند كه اين حرف درستي است. به نظر من يكي از وظايف رسانه اين است كه كشف استعداد كند. در نظر سنجي اخيري كه از سوي مجله فيلم صورت گرفت، 90 درصد فيلمهاي انتخاب شده، فيلمهاي قبل از انقلاب هستند. آيا سينماي ايران در بعد از پيروزي انقلاب، از نظر تكنيك، ساختار، محتوا و ... پيشرفت نكرده؟ آيا اين بيانصافي نيست كه دل خيلي از جوانان سينما را در مجله فيلم بيآزاريم؟
فهيم در ادامه افزود: همان طور كه عرض كردم «حامد بهداد» هم بايد حرمت پيشكسوتان را نگه دارد، اما مجله فيلم نسبت به سينماي بعد از انقلاب واكنش مثبتي ندارد. خروجي نظرسنجي آنها، فيلمهاي قبل از انقلاب است و جتي به آثار صرفا جشنوارهاي هم توهين ميكند... همان فيلمهايي كه به اسكار راه پيدا كردند و فروش ميلياردي دست پيدا كردند.
«زاون قوكاسيان» منتقد سينما نيز گفت: من خودم با «هوشنگ گلمكاني» اختلاف دارم اما برايش خيلي احترام قائلم، براي اين كه او در شرايطي عهدهدار سردبيري مجله فيلم شد كه هيچكس اين كار را انجام نميداد.
وي در ادامه افزود: به نظر من هيچ بازيگري حق توهين به يك نويسنده و منتقد را ندارد و من متأسفم كه بازيگري كه بايد در جامعه نمونه باشد، اينگونه عمل ميكند و متأسفم براي سينماي اين مملكت، كه بازيگري كه تازه مطرح شده، هيچگاه نميتواند مثل «جمشيد مشايخي»، «عزتالله انتظامي»، «علي نصيريان» و ... باشد چرا كه الفباي انسانيت را بلد نيست.
«شهرام خرازيها» منتقد و نويسنده سينمايي هم در گفتوگو با فارس اظهار داشت: به نظر من يك اظهار مكتوب سينمايي در جامعه هنري و مطبوعات آنقدر ارزش ندارد كه چنين واكنشهايي را برانگيزاند. در شأن يك هنرمند در حد و اندازه حامد بهداد - كه از برجستهترين هنرمندهاي سالهاي اخير سينماي ايران محسوب ميشود- هم نيست كه اين چنين عجولانه واكنش نشان دهد.
وي ادامه داد: شمار كساني كه بازي حامد بهداد را ميبينند، با شمار كساني كه نقد بازيگري او را ميخوانند، اصلا قابل مقايسه نيست. بنابراين اين بازيگر ميتواند با خيال راحت به فعاليت خود ادامه دهد. بي آن كه نگران تأثير گسترده اظهارنظر مكتوب در مورد بازيگرياش بر طرفدارانش باشد. در كشور ما نقد بازيگري در مكتوبات، آنچنان رشد و توسعه نيافته كه بتواند به افكار عمومي در مورد نحوه ايفاي نقش هنرپيشه جهت دهد.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب |
دو شنبه 22 / 1 / 1390برچسب:, |
|
|
|